کژال کوچولو به خرید میرود!!!
گل ناز مامان امروز منو تو و بابایی و مامان فریبا رفتیم بهار تا برات چنتا لباس کوچولو بگیریم...وای که چقدر لباسی که سایزش بهت بخوره سخت گیر میاد همش با خودم درگیر بودم و میگفتم اگه فشار من بالا نبود تو وزن بیشتری میگرفتی اشتهامم که کم بود و مخصوصا هفته های آخر نتونستم چیزای مقوی بخورم هروقت به کوچولو بودنت فکر میکنم قلبم آتیش میگیره... خلاصه اینکه رفتیم و چنتا لباس و کلاه خریدیم برات...مبارکت باشه خانومیییییییی که البته الان میبینم یه سریش برات کوچیکه و یه سریشم بزرگ!!!!چاره ای نیست دیگه باید یجوری سر کرد... بعد از بهار رفتیم رستوران و توام دختر گل و ماهی بودی و اصلا اذیتم نکردی الهی قربون اون دست و پای کوچولوت برم من اینم از عکسای امش...